- 3937
- ۱۳۹۴/۱۱/۱۷ - ۰۱:۱۹
- 664 بازدید
اس ام اس های بی ادبی : اﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ که ﻓﺮﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻭ ﻓﻤﯿﺪﻡ… بچه که بودم ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ ﻟﮕﺪ ﺯﺩﻡ ﻻﯼ ﭘﺎﺵ ﻭ فرار کردم اون گودزیلام ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ.. اصن داشتم شاخ در میاوردم!!!! از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسی که دوستم دارد ؟ گفت : بگیر بخواب بابا کی تورو دوست داره آخه ؟ هیچی دیگه همون یه ذره امیدمونم نا امید شد … *** ﮔﻔﺖ ﺩﺳﺘـــﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ,[…]
اس ام اس های بی ادبی : اﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ که ﻓﺮﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻭ ﻓﻤﯿﺪﻡ… بچه که بودم ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ ﻟﮕﺪ ﺯﺩﻡ ﻻﯼ ﭘﺎﺵ ﻭ فرار کردم اون گودزیلام ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ..
اصن داشتم شاخ در میاوردم!!!!
از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسی که دوستم دارد ؟
گفت : بگیر بخواب بابا کی تورو دوست داره آخه ؟
هیچی دیگه همون یه ذره امیدمونم نا امید شد …
***
ﮔﻔﺖ ﺩﺳﺘـــﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ, ﺷﮑﻤﺶ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ، ﺗﻮﺵ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺍﺳﻬﺎﻝ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺮﺍﺵ !!!!
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﻼﺏ ﺑﻪ ﺭﻭﺗﻮﻥ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺳﺸﻮﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﺍﺳﺘﻮﻥ ﭘﺴﺖ ﻣﯿﺰﺍﺭﻡ !!
***
ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﺑﻬﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ
ﻣﻨﻢ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﺩﺍﺩﻡ
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﯾﻬﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻓﺖ ﮔﻮﺷﯿﺸﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ |:
ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ؟ ﻣﻠﺖ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺑﻨﺎﺍﺍﺍ
جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.
جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است.
پیرزن گفت: اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود
جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد
جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد.
جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد
جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.
بابام میگه :
چکار میکنی همیشه کله ت تو گوشیه .
گفتم :
تو کار صادرات واردات هستم .
میگه :
صادرات واردات چی ؟
گفتم :
جوک های این گروهو صادر میکنم به گروهای دگه و جک های اون گروها وارد میکنم به این گروه .
اونم عصبانی شد صادرم کرد تو کوچه
الانم تو پارکم 🙂
ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺷﺐ ﺩﻳﺮ ﻣﻴﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ
ﺯﻧﺶ ﺩﺍﺩﻭ ﺑﻴﺪﺍﺩ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﻮ ﻧﺒﻴﻨﻰ ﭼﻪ ﺣﺴﻰ ﺑﻬﺖ ﺩﺳﺖ ﻣﻴﺪﻩ؟
ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻰ ﻣﻴﮕﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﻋﺎﻟﻰ ﻣﻴﺸﻪ!
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺯﻧﺸﻮ ﻧﺪﯾﺪ
ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺯﻧﺸﻮ ﻧﺪﯾﺪ
ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﺎﺯﻡ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺯﻧﺸﻮ ﻧﺪﯾد …
ﺧﻼﺻﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻭﺭﻡ ﭼﺸﻤﻪ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺯﻧﺸﻮ ﺑﺒﯿﻨﻪ!!